10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : در مقاله ی قبلی به 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی اشاره کردیم. در این مقاله نیز 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی دیگر از این اصطلاحات را بررسی می کنیم: 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To be On the ball زمانی از این...
مکالمه20 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی (پارت دوم)

10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : در مقاله ی قبلی به 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی اشاره کردیم. در این مقاله نیز 10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی دیگر از این اصطلاحات را بررسی می کنیم:
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To be On the ball

زمانی از این اصطلاح (20 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی (پارت دوم)) می توانید استفاده نمایید که شما در وظایف، مسئولیت ها، برنامه ها و …. خود در شرایط موفقیت آمیزی نسبت به بقیه باشید. مثلا شما در کلاس تکلیفتان را انجام داده باشید اما بقیه نه. یا اینکه سرحال و در کل در شرایط خوبی باشید.
I didn’t sleep well last night and I’m not really on the ball today
معنی: من دیشب خوب نخوابیدم و امروز هم زیاد سرحال نیستم.
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Ring a bell

در اصطلاح به معنی چیزی را به خاطر آوردن، آشنا بودن، یادآوری و به نوعی هشدار است. مثلا چیزی را می بینید و ناخودآگاه مسئله ای را برایتان یادآوری می کند.
No. I’m sorry, that description didn’t ring any bells with me
معنی: نه ببخشید توضیحاتی که شما دادید، چیزی را به خاطرم نیاورد.
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : Rule of thumb

این اصطلاح اشاره به قواعد کلی و اصلی انجام کاری دارد. قاعده ای که بسیار واضح و مشخص است. مثلا برای سرخ کردن ماهی باید در تابه روغن ریخت.
As a rule of thumb, you should drink milk to have enough calcium
معنی: خیلی واضح است که برای داشتن کلیسم، باید به اندازه ی کافی شیر بخوری.
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To be Under the weather

وقتی افراد از این اصطلاح استفاده می کنند یعنی در شرایط خوبی نیستند و مریض می باشند. حال می تواند مریضی خاصی نباشد و فقط احساس خستگی نیز باشد.
I’m feeling a bit under the weather, I think I’m getting a cold
معنی: یکم حالم خوب نیست فکر کنم دارم سرما می خورم
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To) Blow off steam)

به معنی انجام کاری و یا گفتن حرفی است که شما را از اضطراب و یا عصبانیتی که دارید خلاص می کند.
She was angry so she went for a run to blow off some steam
او خیلی عصبانی بود واسه همین رفت یکم بدود تا آرام شود.
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Look like a million dollars/bucks

وقتی به شما این اصطلاح را نسبت می دهند یعنی شما خیلی خوب به نظر می رسید. معمولا زمانی استفاده می کنند که لباس گرانی پوشیده باشید.
You look like a million dollars in that dress, honey
عزیزم تو این لباس خیلی خوب به نظر می رسی.
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Cut to the chase

به این معنی است که در هنگام صحبت الکی مطالب نامربوط و نامهم را نگفته و به اصل مطلب پرداخته اید.
we don’t have much time here, so I’m going to cut to the chase
ما خیلی وقت نداریم واسه همین میرم سر اصل مطلب
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Find your feet

این اصطلاح یعنی اینکه شما با موقعیت جدید که در آن قرار داریم اعم از کاری، تحصیلی و یا مکان جدید زندگی، آشنایی پیدا کرده و خود را با محیط تطبیق داده اید.
Did it take you long to find your feet in your new job
آیا با شغل جدیدت آشنا شدی و خودتو تطبیق دادی؟
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Get over something

به معنی گذشتن از شرایط سخت و نامطلوب و یا کنار اومدن با آن قضیه است.
They are upset that you didn’t call, but they will get over it
آنها ناراحتن که چرا بهشون زنگ نزدی اما باهاش کنار می آن
10 اصطلاح پرکاربرد زبان انگلیسی : To Keep your chin up

زمانی از این اصطلاح استفاده می شود که فرد شکست خورده و در شرایط بدی است. اطرافیان به او می گویند که خودتو جمع کن و ادامه بده.
I know you got fired of your dream job but you should keep your chin up and look for another job
میدونم که از شغل رویاییت اخراج شدی اما باید خودتو جمع و جور کنی و دنبال یه شغل جدید باشی
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در کلاس های استاد مسجدی با ما تماس بگیرید:
موسسه زبان اندیشان استاد مسجدی
ارتباط با ما: 09118018018 – 09113334659
محل برگزاری کلاسها : رشت،لاهیجان،انزلی